کلیپ های شب یلدا(2)
سلام بچه ها.شب یلداتون مبارک.خوش بگذره.اینم ۵ تا کلیپ دیگه در مورد شب یلدا
کلیپ چهارم با حجم 118 کیلوبایت
سلام بچه ها.شب یلداتون مبارک.خوش بگذره.اینم ۵ تا کلیپ دیگه در مورد شب یلدا
کلیپ چهارم با حجم 118 کیلوبایت
عید قربان که از جمله تعطیلات رسمی مسلمانان است، از یک تا چهار روز جشن گرفته میشود و در طی آن مردم با پوشیدن بهترین پوشاک خود، پس از انجام عبادات، به دید و بازدید و جشن و سرور میپردازند.
البته برگذار کردن مراسم قربانی در این عید بر همه واجب نیست و تنها بر زائران خانه خدا در مراسم حج واجب است، اما بسیاری از مسلمانان در سراسر جهان در این روز، گوسفند، گاو یا شتری را قربانی کرده و گوشت آنرا بین همسایگان و مستمندان تقسیم میکنند.
حجاج در این روز پس از به پایان رساندن مناسک حج، حیوانی را ذبح مىکنند و پس از قربانى آنچه بر آنان در حال احرام، حرام شده بود - مانند نگاه کردن در آینه، گرفتن ناخن و شانه زدن مو - ، حلال مىگردد و با توجه به اینکه حج، یکی از عبادتهای بسیار مهم در اسلام است، توانایی به انجام رساندن آن نیز برای هر مسلمانی بسیار شادی آور است، در نتیجه، روزی که پس از انجام وظایف سنگین حج، به عنوان جایزه الهى و اتمام احرام پیش مىآید را عید میدانند.
همچنین در روایتهاى مکررى نقل شده که در روز عید اضحى، قربانى کنید تا گرسنگان و بیچارگان اطعام گردند.
ریشه عید قربان
در روایات مختلف دینی آمده است که ابراهیم (ع) در سن بالا دارای فرزندی شد که او را اسماعیل نام نهاد و برایش بسیار عزیز و گرامی بود. اما مدتها بعد، هنگامی که اسماعیل به سنین نوجوانی رسیده بود، فرمان الهی چندین بار در خواب به حضرت ابراهیم نازل شد و بدون ذکر هیچ دلیلی به او دستور داده شد تا اسماعیل را قربانی کند.
او پس از کشمکشهای فراوان درونی، در نهایت با موافقت خالصانه فرزندش، به محل مورد نظر میروند و ابراهیم (ع) آماده سر بریدن فرزند محبوب خود میشود. اما به هنگام انجام قربانی اسماعیل خداوند که او را سربلند در امتحان می یابد، گوسفندی را برای انجام ذبح به نزد ابراهیم (ع) می فرستد.
این ایثار و عشق پیامبر به انجام فرمان الهی، فریضه ای برای حجاج می گردد تا در این روز قربانی کنند و از این طریق ایتام و فقرا را اطعام نمایند. دراین روز همچنین مستحب است که نماز عید قربان اقامه گردد. نماز عید قربان باید در فاصله زمانی طلوع آفتاب روز عید تا ظهر خوانده شود و شامل دو رکعت است.
سوریه
در سوریه، مسلمانان و مسیحیان از رابطه بسیار خوبی برخوردارند و حتا مهمترین اعیاد مذهبی خود را با همدیگر جشن میگیرند. آنها در یک اقدام دو عید قربان و کریسمس را با هم و همپای هم جشن می گیرند و به شادی می پردازند، اگرچه عید قربان با تأخیر پس از کریسمس می آید، اما آنها این اعیاد را فرصتی مناسب برای ایجاد همبستگی و مستحکم شدن هرچه بیشتر روابط و از سوی دیگر تحکیم وحدت ملی می دانند و هر دو گروه از وجود اعیادی که دارند ابراز شادی و خوشحالی می کنند.
در این ایام رادیو و تلویزیون در طول روز به پخش موسیقی می پردازد و با رعایت همین سیاست، هم موسیقی غربی و موسیقی عربی و هم شعارهای دینی پخش می کنند. اهالی شهر خانه ها را تزیین می کنند، چراغها را روشن نگاه می دارند و لامپهایی در خانه یا بر سر در خانه می آویزند که بر روی آنها نوشته است: "هر روزتان بخیر".
آنها در این موسم درخت کریسمس وهدایای رنگی می خرند و شمعهای بسیاری را که سرچشمه گرما و نور است با شروع سال نوی میلادی روشن می کنند و خیابانهای دمشق را با انواع وسایل زینتی سرخ که رنگ پرچم سوریه است، می آرایند و در روی دیوارها و تابلوهای اعلان می نویسند: "سوریه خدا از تو حمایت می کند".
بزرگترین درخت کریسمس در کشورهای عربی، با ارتفاع 27 متر در دمشق برپا میشود و در شب عید، مردم به دور آن حلقه می زنند و هزاران سوری بدون تعصب دینی در این کشور جشن می گیرند؛ یک نفر لباس بابا نوئل را می پوشد و هدایا را میان کودکان توزیع و تقسیم می کند و در این میان صدای زنگ کلیسا نواخته می شود و از سوی دیگر مؤذن اذان می خواند.
عید قربان عید سنتی مسلمانان و عید مشترک 10 ملیت هوی، ایغور، قزاق، ازبک، تاجیک، تاتار، قرقیز، سالار، دون سیان و بائو آن است که معتقد به دین اسلام هستند. قبل از فرا رسیدن این عید، هر خانواده به نظافت و تهیه شیرینی های عید می پردازد.
صبح روز عید، مسلمانان به مسجد میروند و نماز میخوانند . هر خانواده دامهائی مانند گوسفند، شتر یا گاو ذبح کرده و گوشت قربانی را بین دوستان و خویشاندان تقسیم کرده و از مهمانان پذیرائی میکند. ایغورهای سین جیانگ برای عید قربان اجتماع پرشکوه رقص و آواز برگزار میکنند. ملیتهای قزاق، قرقیز ، تاجیک و ازبک در ایام عید برنامه ورزشی بزکشی و مسابقات اسب سواری برگذار میکنند.
منبع : farya.com
بازی اول:
بدون شرح
حجم :۷۹ کیلوبایت
بازی دوم :
بدون شرج(صوطی)!
حجم : ۱۵۴ کیلوبایت
بازی سوم :
حجم : ۱۴۳ کیلوبایت
بازی چهارم :
حجم : ۱۳۱ کیلوبایت
بازی پنجم :
کی گفته تنها راه کشتن گوسفندها سربریدنشونه.این کلیپ-بازی فلش راههای مختلف کشتن گوسفندها رو به شما آموزش میده.
حجم : ۲۹۶ کیلوبایت
بازی ششم :
به این گوسفند نگون بخت کمک کنید از خیابون رد بشه.
حجم : ۱۵۳ کیلوبایت
دستهايت را داده بودي به دستهايش.دستهاي تو گرم و دستهاي او سرد.قدمهاي تو پرشتاب و قدمهاي او کم شتاب.چهره تو خندان و چهره او شيدا.فرزند بودي تو ، سرشار از شيطنت و لذت جواني.
پدر بود او ، مالامال از انديشه وخويشتن داري.
به قربانگاه مي رفتيد هر دو.او تو را هديه مي کرد و تو خود را.
((چه حالي داري؟))پدر با چشمهايش از تو پرسيد.
((خوبم))تو با چشمانت پاسخ دادي.
باقي راه به سکوت گذشت تا آنجا ، همان جايي که قربانگاه بود.
((ترديد نکن!)) چشمهاي تو بود که از رضايت مي گفت.
و چشمهاي پدر ، آکنده از غمي غريب که هيچگاه نديده بوديشان:
((ترديد نمي کنم!))
در آن لحظه يکي شديد تو و او ، پدروپسر.
دستش بالا رفت براي ذبح ، پلک نزدي حتي.(زدي؟)
خداوند فرمان داد:((قوچ را قرباني کن!))
قوچ ،قرباني شد و تو رها.
يکي شديد براي اجراي فرمان خدا،تو و او،پدر و پسر.
و خداوند آن روز را ((قربان))ناميد.
عيد ((سعيد)) قربان مبارک.
منبع:مجله چلچراغ ، الهام صالح
منابع:خبرگزاری مهر و Coolbox.ir
سلام دوستان شب یلداتون مبارک.همین طور که می دونید یکی از قشنگترین و جالبترین آداب و سنن
این شب گرفتن فال حافظ هست.مطمئنا شما تا حالا فال حافظ زیاد گرفتید ولی این دفعه اینترنتیش رو
تجربه کنید.برای رفتن به صفحه فال روی لینک زیر کلیک کنید.
کلمات کلیدی :شب یلدا فال حافظ
به مناسبت شب یلدا ۲ تا کلیپ فلش درمورد این شب براتون اماده کردم.راستی شب یلداتون مبارک!
کلیپ اول:
این کلیپ با همکاری چهار وبسایت بزرگ ایرانی ساخته شده و خیلی هم جالبه.
حجم :۱ مگابایت
کلیپ دوم:
این کلیپ کلا چیز خاصی نداره ولی من از آهنگش خیلی خوشم میآد.
حجم : ۱۳۵ کیلوبایت
کلمات کلیدی : شب یلدا کلیپ فلش بازی عیدقربان کلیپ فلش جالب بازی کم حجم
يلدا يعني چه؟ چرا اسم دخترها را يلدا مي گذارند و اسم پسرها نه؟ چرا شب يلدا پيش مردم اين همه عزيز است؟ چرا در شب يلدا هندوانه مي خورند؟
اصلاً در شب يلدا چه مي كردند؟ ... و اينها تازه قطره اي از درياي سؤالاتي بود كه در مغزم مثل كتري آبجوش غل غل مي كرد ...
سيداحمد وكيليان، كارشناس فرهنگ مردم، دستيار شادروان استاد انجوي شيرازي و برنده جايزه كتاب برگزيده مسابقات بين المللي در انجمن فولكلور ايتاليا ،2000 كتري را از روي مغزم برداشت. او درباره يلدا مي گويد:
يلدا واژه اي سرياني است و به معني ميلاد و تولد، چون شب يلدا را با ميلاد مسيح تطبيق مي كرده اند و شايد به همين خاطر اين اسم را بر دخترها مي گذارند.از طرفي در ادبيات ما، سياهي گيسوي يار را به شب يلدا تمثيل مي كنند.
نظر به روي تو هر بامداد نوروزيست
شب فراق تو هرگه كه هست يلداييست(سعدي)
ثعالبي در كتاب شمارالقلوب مي گويد: «شب يلدا، شب ميلاد عيسي است و در درازي بدومثل مي زنند». در فرهنگ سرياني به زبان انگليسي تأليف «پاين اسميت» هم يلدا با نوئل تطبيق داده شده است.
وكيليان ادامه مي دهد: در آيين مهر هم شب يلدا را زاد شب مهر مي دانستند، چون شب يلدا بلندترين شب سال است كه پس از آن روزها بلند مي شوند و روشني بر تاريكي چيره مي گردد. از اين رو ايرانيان باستان اين شب را جشن مي گرفتند و هنوز هم جشن مي گيرند و در اين شب بيش از هرچيز انار و هندوانه مي خورند. زيرا گل انار و گل هندوانه سرخ رنگ و به رنگ بامداد پيش از برآمدن خورشيد است.
اما آيا شب يلدا در تمام شهرها و مناطق مختلف ايران كه داراي اين همه تنوع لهجه و قوميت است يك شكل اجرا مي شود؟ وكيليان چنين پاسخ مي دهد نه چنين نيست. شب يلدا مثل همه آيين ها در شهرها و قوميت ها و مناطق مختلف كشورمان با فرهنگ و سنن همان مناطق آغشته و تركيب شده است. مثلاً در مناطق كردنشين مردم سنندج از سه ماه به زمستان مانده انگور بادوامي را از سقف اتاقي خنك مي آويزند، تا شب چله (يلدا) به همراه سيب و گلابي تناول كنند. بيشتر خانواده هاي سنندجي هم چند عدد خربزه براي مصرف زمستان در ترشي مي اندازند و در شب يلدا به جاي هندوانه يك عدد از آن خربزه ترشي را مي خورند و انجام اين كار را بي حكمت نمي دانند. خانواده هايي هم كه دختر تازه عروس دارند در شب يلدا خنچه اي پر از ميوه، شيريني و آجيل به همراه يك عدد خربزه ترشي براي دخترشان مي فرستند. نفرستادن خربزه ترشي نوعي بي اعتنايي به داماد تلقي مي شود. البته اگر دختري نامزد داشته باشد، نظير اين هديه را از خانواده داماد دريافت مي كند.
ثعالبي در كتاب شمارالقلوب مي گويد: «شب يلدا، شب ميلاد عيسي است و در درازي بدومثل مي زنند». در فرهنگ سرياني به زبان انگليسي تأليف «پاين اسميت» هم يلدا با نوئل تطبيق داده شده است.
اما در ديگر شهرهاي كشور چطور؟ آيا آنها هم همين سنن را دارند؟ وكيليان با خنده مي گويد: «از اين هم جالبتر! در شهرهايي مثل نقده، پيرانشهر، اشنويه و مهاباد در شب نشيني يلدا، بيت خوانها به خواندن بيت و باوهاي كردي مي پردازند وخوانندگان هم ترانه هاي كردي مي خوانند و جوانان هم به جوراب بازي و فنجان بازي سرگرم مي شوند. (بيت و باوها افسانه هاي منظومي است كه از پيشينيان به يادگار مانده است. اين افسانه هاي حماسي، عشقي و تراژدي هستند.) از طرفي مردم كرد عقيده دارند شب يلدا بدون برف و باران رونقي ندارد و بارش برف و باران را در اين شب نشانه سالي پربركت مي دانند. زنان كرمانشاهي پوست آجيل شب يلدا را در آب روان مي ريزند تا سالي پرباران داشته باشند. ريختن مقداري از آجيل شب يلدا را در آجيل عروسي مايه شگون مي دانند.
آذري ها چطور؟ آنها شب يلدا را چه مي كنند؟ (يا بهتر بگويم چه مي كردند) وكيليان اين بارهم با دست پر جواب سؤالم را مي دهد و البته بازهم با لبخند. «دختران شوهركرده «قارنا» از توابع نقده به خانه پدر مي روند و سه شبانه روز مهمان پدر مي شوند و بعد به خانه شوهر بازمي گردند و تا يك سال حق رفتن به خانه پدر را ندارند. مردم معتقدند با اين كار دختر به خانه شوهر عادت مي كند و هوس قهر كردن از سرش مي پرد. اين رسم فقط مربوط به سال اول ازدواج است و پس از آن دختر مي تواند آزادانه به خانه پدر رفت وآمد كند. مردم تكاب هم در شب يلدا گندم برشته مي خورند و مقداري از آن را براي پرندگان به بام خانه مي ريزند تا سال پربركتي در انتظارشان باشد. در تكاب جواناني كه نامزد دارند شب چله بالاي بام خانه نامزدشان مي روند و شترك هايي را درست كرده اند و با پارچه هاي قيمتي تزيين كرده اند به نخي مي بندند و از هواكش بام خانه پايين مي اندازند. اهل خانه هم كه با اين رسم آشنا هستند در خورجيني كه روي شتر هست چيزهايي خوردني مي ريزند و مي گويند: بكش بالا، خدا مطلبت را برآورده كند. اهالي آذرشهر شب يلدا هندوانه ممقان كه ممتاز و خواص آن را بيشتر مي دانند مي خورند و عقيده دارند با خوردن هندوانه سوز و سرماي زمستان بر آنها اثر نمي كند. زنان آذرشهر هم پيش از فرارسيدن زمستان و شب يلدا خانه تكاني مي كنند و تا آخر چله كوچك، دهم بهمن ديگر خانه تكاني نخواهندكرد. زيرا عقيده دارند خانه تكاني در اين ايام سبب مي شود چله آنها را نفرين نكند و به نكبت و بدبختي دچار نشوند! در شب آخر چله كوچك هم (دهم بهمن) زنان آذرشهر در بالاي بام خانه هايشان آتش مي افروزند و شعري مي خوانند كه معني آن چنين است: چله فرار كرد، هاي، چله فراركرد و بچه هايش را برداشت و فرار كرد. مردم اردبيل هم در شب يلدا يا شب چله بزرگ جشن مي گيرند و پس از خوردن شام و هندوانه و خربزه يكي از اعضاي خانواده ماستي را كه از چند روز پيش از يلدا درست كرده اند، مي آورد و با كارد مي برد و مي گويد: «درد و بلامان را امشب بريديم و اميدواريم كه عمرمان زياد شود. خوردن ماست را هم در شب يلدا سبب مقاومت بدن در سرماي زمستان مي دانند. اردبيلي ها معتقدند در نصف شب يلدا «چله» وارد شهر مي شود و در آن ساعت همه اعضاي خانواده به صحرا مي روند و يك صدا مي گويند: اي چله بزرگ، تو را به خدا سوگند سخت نگير و بعد آتش روشن مي كنند و به خانه شان برمي گردند...
شب يَلدا يا شب چِله آخرين شب آذرماه، نخستين شب زمستان و درازترين شب سال است. ايرانيها اين شب را جشن ميگيرند.
ايرانيان باستان با اين باور که فرداي شب يلدا با دميدن خورشيد، روزها بلندتر ميشوند و تابش نور ايزدي افزوني مييابد، آخر پاييز و اول زمستان را شب زايش مهر يا زايش خورشيد ميخواندند و براي آن جشن بزرگي بر پا ميکردند.
اکنون پس از ارائه نظريه کاربري تقويمي چهارتاقي نياسر در نزديکي شهر کاشان و امکان ديدار عملي طلوع خورشيد انقلاب زمستاني، عدهاي اين شب را در انتظار تماشاي خورشيد در کنار چارتاقي برگزار ميکنند.
پبشينه ی جشن
يلدا و جشنهايي که در اين شب برگزار ميشود، يک سنت باستاني است و پيروان ميتراييسم آن را از هزاران سال پيش در ايران برگزار ميکردهاند. در اين باور يلدا روز تولد خورشيد و بعدها تولد ميترا يا مهر است .
اين جشن در ماه پارسي «دي» قرار دارد که نام آفريننده در زمان پيش از زرتشتيان بوده است که بعدها او به نام آفريننده نور معروف شد.
نور، روز و روشنايي خورشيد، نشانههايي از آفريدگار بود در حالي که شب، تاريکي و سرما نشانههايي از اهريمن. مشاهده تغييرات مداوم شب و روز مردم را به اين باور رسانده بود که شب و روز يا روشنايي و تاريکي در يک جنگ هميشگي به سر ميبرند. روزهاي بلندتر روزهاي پيروزي روشنايي بود، در حالي که روزهاي کوتاهتر نشانهاي از غلبه? تاريکي.
يلدا برگرفته از واژهاي سرياني است و مفهوم آن « ميلاد» است(زيرا برخي معتقدند که مسيح در چنين شبي به دنيا آمده است ). ايرانيان باستان اين شب را شب تولد الهه مهر «ميترا» ميپنداشتند، و به همين دليل اين شب را جشن ميگرفتند و گرد آتش جمع ميشدند و شادمانه رقص و پايکوبي مي کردند.آن گاه خواني الوان مي گستردند و « ميزد» نثار مي کردند. «ميزد» نذري يا وليمهاي بود غير نوشيدني، مانند گوشت و نان و شيريني و حلوا، و در آيينهاي ايران باستان براي هر مراسم جشن و سرور آييني، خواني مي گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نيايش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غيره، برآوردهها و فرآوردههاي خوردني فصل و خوراکهاي گوناگون، از جمله خوراک مقدس و آييني ويژه اي که آن را « ميزد» مي ناميدند، بر سفره جشن مي نهادند. باوري بر اين مبنا نيز بين مردم رايج بود که در شب يلدا، قارون ( ثروتمند افسانه اي) ، در جامه کهنه هيزم شکنان به در خانه ها مي آيد و به مردم هيزم مي دهد، و اين هيزم ها در صبح روز بعد از شب يلدا، به شمش زر تبديل مي شود، بنابراين، باورمندان به اين باور، شب يلدا را تا صبح به انتظار از راه رسيدن هيزم شکن زربخش و هديه هيزمين خود بيدار مي ماندند و مراسم جشن و سرور و شادماني بر پا مي کردند . امري که از شواهد تاريخي حکايت مي کند اين است که بيشتر رسوم دين مسيحيت از مهرپرستي و يا ميتراييسم برگرفته شده است . مانند تولد مسيح در يک آقل که برگرفته شده از تولد ميترا در غار است و همچنين شب ميلاد مسيح که مصادف با يلدا مي باشد , نيز از اين آيين کهن آريايي گرفته شده است و همچنين درخت سرو مهر با ستاره اي بر فرازش که همکنون در ديگر کشورها به درخت کاج تبديل شده است ( ستاره نشانه ايست که بازرگانان را راهنمايي مي کند تا به ميترا در غار برسند - درخت کاج از اين روي در کشورهاي اروپايي مرسوم شد که محيط طبيعي آنها براي رويش کاج بهتر بود ) .
جشن يلدا و عادات مرسوم در آن
جشن يلدا در ايران امروز نيز با گرد هم آمدن و شبنشيني اعضاي خانواده و اقوام در کنار يکديگر برگزار ميشود. متل گويي که نوعي شعرخواني و داستان خواني است در قديم اجرا مي شده است به اين صورت که خانواده ها در اين شب گرد مي آمدند و پيرتر ها براي همه قصه تعريف مي کردند . آيين شب يلدا يا شب چله، خوردن آجيل مخصوص، هندوانه، انار و شيريني و ميوههاي گوناگون است که همه جنبه? نمادي دارند و نشانه? برکت، تندرستي، فراواني و شادکامي هستند , اين ميوه ها که اکثرا" کثير الدانه هستند , نوعي جادوي سرايتي محسوب مي شوند که انسان ها با توسل به برکت خيزي و پر دانه بودن آنها , خودشان را نيز مانند آنها برکت خيز مي کنند و نيروي باروي را در خويش افزايش مي دهند . در اين شب هم مثل جشن تيرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روي پوکي و يا پُري آن، آيندهگويي ميکنند.
نگاهي ديگر
درازترين شب سال، شب اول برج جدي. شب چله بزرگ زمستان. اين کلمه در سرياني به معني ميلاد است. چون شب يلدا را با ميلاد مسيح تطبيق ميکردند از اينرو بدين نام ناميدند.
شب يلدا يا «شب چله» شب اول زمستان و درازترين شب سال است. و فرداي آن با دميدن خورشيد، روزها بزرگ تر شده و تابش نور ايزدي افزوني مي يابد. اين بود که ايرانيان باستان، آخر پاييز و اول زمستان را شب زايش مهر يا زايش خورشيد مي خواندند و براي آن جشن بزرگي بر پا مي کردند.
اين جشن در ماه پارسي «دي» قرار دارد که نام آفريننده در زمان قبل از زرتشتيان بوده است که بعدها او به نام آفريننده نور معروف شد،همان که در زبان انگليسي "day"خوانده ميشود.
يلدا و جشنهاي مربوطه که در اين شب برگزار مي شود،يک سنت باستاني است.يلدا يک جشن آريايي است و پيروان ميتراييسم آن را از هزاران سال پيش در ايران برگزار مي کرده اند.يلدا روز تولد ميترا يا مهر است.اين جشن به اندازه زماني که مردم فصول را تعيين کردند کهن است.
نور،روز و روشنايي خورشيد،نشانه هايي از آفريدگار بود در حالي که شب ،تاريکي و سرما نشانه هايي از اهريمن. مشاهده تغييرات مداوم شب و روز مردم را به اين باور رسانده بود که شب و روز يا روشنايي و تاريکي در يک جنگ هميشگي به سر مي برند.روزهاي بلندتر روزهاي پيروزي روشنايي بود درحالي که روزهاي کوتاه تر نشانه اي از غلبه تاريکي.
براي در امان بودن از خطر اهريمن،در اين شب همه دور هم جمع مي شدند و با برافروختن آتش از خورشيد طلب برکت مي کردند.
آيين شب يلدا يا شب چله، خوردن آجيل مخصوص ، هندوانه، انار و شيريني و ميوه هاي گوناگون است که همه جنبه نمادي دارند و نشانه برکت، تندرستي، فراواني و شادکامي هستند. در اين شب هم مثل جشن تيرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روي پوکي و يا پري آن، آينده گويي مي کنند.
بر گرفته از کتابهاي
" ديدي نو از آييني کهن " نوشته دکتر فرهنگ مهر
"گاهشماري و جشنهاي ايران باستان" نوشته هاشم رازي
کلمات کلیدی : شب یلدا عید قربان اطلاعات
يه بار به سرعت تعداد F ها رو در متن زير بشماريد.(دقت کنيد ، به سرعت!)
FINISHED FILES ARE THE RE
SULT OF YEARS OF SCIENTI
FIC STUDY COMBINED WITH
THE EXPERIENCE OF YEARS
براي ديدن جواب روي ادامه مطلب کليک کنيد.
کلمات کلیدی :بازی کم حجم رپ اسکرین سیور کارتون جالب عجیب قشنگ عکس موبایل آهنگ
یه بازی فوق عجیب و غریب.این بازی(البته بازی نیست) فیزیک باور نکردنی داره.من که دارم شاخ درمیارم.یعنی ممکنه این رو با فلش درست کرده باشن
حجم : ۲۳۸ کیلوبایت
اگر خدا بخواهد فردا پستهای ویژه ی شب یلدا و عیدقربان می گذارم.تا فردا
نوشته : سالواتوره.ام.جي!
ندامت
يک ساعتي مي شد که سوار بر موتور ، مراجعين بانک را زيرنظر داشت.در يک فرصت مناسب نايلون مشکي را از پيرمرد قاپيد و به خاطرمقاومت پيرمرد ضربه اي با چاقو به بازوي او
زد.در جواب ناله ها و خواهش هاي پيرمرد که مي گفت:((اين پول جهزيه دخترم است.))او فقط لبخند شيطنت آميزي زد و فرار کرد.
فرداي آن روزدر مقابل دختر مورد علاقه اش ايستاده بود.وقتي در يک لحظه خود را مقابل پيرمردي با بازوي باندپيچي شده ديد،عرق سردي بر پيشاني اش نشست.
نوشته : اميد آذين
تصادف
زن به پشت سرش نگاه کرد و به دو فرزندش لبخند زد ، سپس برگشت و به همسرش که در حال رانندگي بود نگاهي انداخت و گفت:
((من خوشبخت ترين زن دنيا هستم.همسري به خوبي تو دارم واين بچه هاي خوب را.مرد به چشمان زن نگاه کرد لبخندش را پاسخ داد و همين
يک نگاه کافي بود تا...
صداي فريادهاي دلخراش زن بينوايي در آسايشگاه رواني پيچيد.
نوشته : نرگس مرضايي
تنهاي تنها در اوج
تمام توانش را جمع کرد تا از سنگ بالا برود . فقط چند قدم د يگر مانده بود ... بالاخره رسيد...حالا در بالاترين نقطه ي
دنيا ايستاده بود ... با غرور پشتش را راست کرد و به دور و بر نگاهي انداخت ... بله! اينجا بلندتر ين جا ي جهان بود ...
بادي در غبغب انداخت و رو به جهان زير پايش فرياد کشيد:
آهاي! به من نگاه کنيد! ديگر بالاتر از من چيزي مي بينيد؟ چه کس ي را جز من ياراي اين کار بود؟ اين من هستم ...تنهاي تنها ...در اوج»
پرنده در حا لي که چوب کوچکي در منقار داشت با نگراني به پايين خيره شد. باز يک مزاحم د يگر روي لانه ي نيمه
سازش ايستاده بود.
راز آدم و حوا
حوا در باغ عدن قدم ميزد که مار به او نزديک شد و گفت:« اين سيب را بخور »
حوا درسش را از خداوند آموخته بود. پس امتناع کرد.
مار اصرار کرد:« اين سيب را بخور تا براي شوهرت زيباتر بشوي »
حوا پاسخ داد:« نيازي ندارم. او که جز من کسي را ندارد »
مار خنديد:« البته که دارد! »
حوا باور نمي کرد.
مار او را به بالا ي يک تپه برد . به کنار چاهي سپس گفت:« معشوقه آدم آن پايين است . آدم او را در آنجا مخفي کرده است. نگاه کن »
حوا به درون چاه نگريست و بازتاب تصوير زن زيبا يي را در آب ديد و سپس سيبي که مار به او پيشنهاد کرده بود را
خورد.
غرور
در جنگل بکري آهويي و لاک پشتي مسابقه دو دادند.قرار بود دويست متر بدوند.آهو دائما مي گفت:من آهو هستم
حتما برنده مي شوم.لاک پشت مي گفت:من فقط سعي خودم را مي کنم ، اگر چه آهو تندتر از من مي دود.اما
آهو به بردش مطمئن بود و چنان چه گفتيم خيلي هم مغرور بود.خلاصه روز مسابقه فرا رسيد به محضي که مسابقه
شروع شد آهو مثل باد رفت به آخر خط رسيد و برنده شد.
سوال : آيا شما فکر مي کنيد کسي که مغرور است هميشه مي بازد؟
نوشته : اردلان عطاپور
گوسفند گوسفند(براي شادي گوسفندان عزيز که اين روزها روحيه شون خيلي خرابه!)
يک بارگرگ ها از کارهايي که تا آم روز کرده بودند شرمنده شدند.تصميم گرفتند من بعد حيواني را نکشند.
گياه خوار شدند و علف خوردند.گوسفندها شادي کردند و با خيال راحت به چرا رفتند ، تا اين که جمعيتشان زياد
و زيادتر شد و به خصوص در سالي که باران کم آمد ، به گرگ ها اعتراض کرند که چرا علفهاي آن طرف رود
را مي چرند.جمع شدند و به گرگ ها حمله کردند و چنان رعبي به دل آنها انداختند که حالا گاهي بچه گوسفندي
که حوصله اش سرميرود براي بازي به گله ي گرگها ميزند ، وگرگ ها تا از دور گوسفندي را مي بينند زوزه و
فرياد مي کنند که ((گوسفند ، گوسفند))و فرار مي کنند.
نوشته : اردلان عطاپور
تشریف ببرید ادامه مطلب
عکسها در ادامه مطلب
حجم : ۸۷۱ کیلوبایت
حجم : ۲۵۷ کیلوبایت
اولین بازی از سری بازیهای جدید سگا.این بازی خیلی دوست داشتنی و باحاله و این قدر جالب بود که
عین همین بازی رو واسه ی کامپیوتر هم ساختن.بازی رو هم از رو کارتون معروف Garfield درست شده.
حجم : ۱.۱ مگابایت
پس باید این مبدلی رو که الان گذاشتم دانلود کنین.
نکته : براي بهبود گرافيکي بازي بعد از ورود به مبدل از گزينه Graphic منوي Render را انتخاب کرده و سپس گزينه اخر را انتخاب نماييد.
حجم : ۴۵۶ کیلوبایت
این هم یکی از بازی های جالب گیم بوی هستش که کارتونش بسیار پرطرفداره.بازیش هم گرافیک جالبی داره.
حجم : ۲.۴ مگابایت
تردید نکنید که با یه شاهکار طرفین.یه بازی ماجرایی که معماهای سختی داره و حسابی فسفر می سوزونه.با وجود این که بازی فلش گیمه ولی از خیلی از بازی های ماجرایی دیگع باحال تره.
حجم : ۲.۳ مگابایت
یکی دیگه از بازیهای فوق العاده کم و جالب فلش.شما در این بازی باید با استفاده از موس کاری کنین که
هلی کوپتر به در و دیوار نخوره.
حجم : ۲۹ کیلوبایت
بازی سه بعدی و جذاب ماشین که به سبک سایر محصولات FLASHGAMESTUDIO دوربین اکشن هم داره.
حجم : ۱۵۹ کیلوبایت
حجم : ۱.۳ مگابایت
کلمات کلیدی : آهنگ آهنگ زیبا رپ جواهری در قصر بازی کم حجم فلش mp3 عکس
در ادامه مطلب داستان هايي را خواهيد خواند که ميليونها نفر را در سراسر جهان سرکار گذاشت.
منبع:مجله چلچراغ
خيلي چاق بود.پاي تخته که مي رفت ، کلاس پر مي شد از نجوا.تخته را که پاک مي کرد ،بچه ها ريسه مي رفتند و او با صورت گوشتالو و مهربانش فقط لبخند مي زد.آن روز معلم با تأني وارد کلاس شد. کلاس غلغله بود.يکي گفت:«خانم اجازه!؟گلابي بازم دير کرده.»
و شليک خنده کلاس را پر کرد.معلم برگشت.چشمانش پر از اشک بود.آرام و بي صدا آگهي ترحيم را بر سينه سرد ديوار چسباند.لحظاتي بعد صداي گريه دسته جمعي بچه ها در فضا پيچيد و جاي خالي او را هيچ کس پر نکرد...
قلب زيبا
روزي مرد جواني وسط شهري ايستاده بود و ادعا مي كرد كه
زيباترين قلب رادر تمام آن منطقه دارد. جمعيت زيادي جمع شدند.
قلب اوكاملا سالم بود وهيچ خدشه اي بر آن وارد نشده بود. پس همه
تصديق كردند كه قلب او به راستي زيباترين قلبي است كه تاكنون ديده اند.
مرد جوان در كمال افتخار،با صدايي بلندتر به تعريف از قلب خود پرداخت.
ناگهان پيرمردي جلوي جمعيت آمد و گفت: اما قلب تو به زيبايي قلب من نيست.
مردجوان و بقيه جمعيت به قلب پيرمرد نگاه كردند. قلب او با قدرت تمام مي تپيد،
اما پراز زخم بود. قسمتهايي از قلب او برداشته شده و تكه هايي جايگزين آنها
شده بود؛ اما آنها به درستي جاهاي خالي را پر نكرده بودند و گوشه هايي دندانه دندانه
در قلب او ديده مي شد. در بعضي نقاط شيارهاي عميقي وجودداشت كه هيچ تكه اي آنها را پر نكرده بود. مردم با نگاهي خيره به او مي نگريستند و با خود فكر مي كردند كه اين پير مرد چطورادعا مي كند كه قلب زيباتري دارد.
مرد جوان به قلب پيرمرد اشاره كرد و خنديدو گفت: تو حتماشوخي مي كني...
قلبت را با قلب من مقايسه كن. قلب تو،تنها مشتي زخم وخراش و بريدگي است.
پير مرد گفت: درست است، قلب تو سالم به نظر مي رسد.
اما من هرگز قلبم را با قلب تو عوض نمي كنم. مي داني،هر زخمي نشانگرانساني است
كه من عشقم را به او داده ام؛ من بخشي ازقلبم را جدا كرده ام و به او بخشيده ام.
گاهي او هم بخشي از قلب خود را به من داده است كه به جاي آن تكه بخشيده شده
قرار داده ام. اما چون اين دو عين هم نبوده اند، گوشه هايي دندانه دندانه در قلبم دارم
كه برايم عزيزند، چرا كه يادآور عشق ميان دو انسان هستند. بعضي وقتها بخشي از
قلبم را به كساني بخشيده ام، اما آنها چيزي از قلب خود به من نداده اند.
اين ها همين شيارهاي عميق هستند. گرچه دردآورند، اما ياد آور عشقي هستند
كه داشته ام.اميدوارم كه آنها هم روزي بازگردند و اين شيارهاي عميق را با قطعه اي كه من در انتظارش
بوده ام، پر كنند. پس حالا ميبيني كه زيبايي واقعي چيست؟
مرد جوان بي هيچ سختي ايستاد. در حالي كه اشك از گونه هايش سرازير مي شدبه سمت پير مرد رفت. از قلب جوان و سالم خود قطعه اي بيرون آورد و با دستهاي لرزان به پيرمرد تقديم كرد. پير مرد آن را گرفت ودر قلبش جاي داد و بخشي از قلب پير و زخمي خود را در جاي زخم قلب مردجوان گذاشت.
مرد جوان به قلبش نگاه كرد؛ سالم نبود، اما از هميشه زيباتر بود
مرغ
جوجه ها سر سفره ناهار گفتند:«آخرش كبدمون از كار مي افته، چرا بايد هر روز ناهار و شام تخم مرغ بخوريم و حتي يك بار هم يك ناهار درست و حسابي نداشته باشيم؟!»، خروس سرش را پايين انداخت، در چشمان مرغ اشك جمع شد و به فكر فرو رفت ... آنها فردا ناهار مرغ داشتند.
دماغ
دماغش را عمل كرد، حالا به جاي اون دماغ گنده يه دماغ كوچولوي سربالا داشت، دو روز بعد از گرسنگي مرد، مادرش صد دفعه بهش گفته بود كه عمل جراحي بيني مخصوص آدماست نه فيل ها!
كوهنورد
كوهنوردي ميخواست به قلهاي بلندي صعود كند. پس از سالها تمرين و آمادگي، سفرش را آغاز كرد. به صعودش ادامه داد تا اين كه هوا كاملا تاريك شد. به جز تاريكي هيچ چيز ديده نميشد. سياهي شب همه جا را پوشانده بود و مرد نميتوانست چيزي ببيند حتي ماه و ستارهها پشت انبوهي از ابر پنهان شده بودند. كوهنورد همانطور كه داشت بالا ميرفت، در حالي كه چيزي به فتح قله نمانده بود، پايش ليز خورد و با سرعت هر چه تمامتر سقوط كرد. سقوط همچنان ادامه داشت و او در آن لحظات سرشار از هراس، تمامي خاطرات خوب و بد زندگياش را به ياد ميآورد. داشت فكر ميكرد چقدر به مرگ نزديك شده است كه ناگهان دنباله طنابي که به دور كمرش حلقه خورده بود بين شاخه هاي درختي در شيب کوه گير کرد و مانع از سقوط كاملش شد. در آن لحظات سنگين سكوت، که هيچ اميدي نداشت از ته دل فرياد زد: خدايا كمكم كن !
ندايي از دل آسمان پاسخ داد از من چه ميخواهي؟
- نجاتم بده خداي من!
- آيا به من ايمان داري؟
- آري. هميشه به تو ايمان داشتهام
- پس آن طناب دور كمرت را پاره كن!
كوهنورد وحشت كرد. پاره شدن طناب يعني سقوط بيترديد از فراز كيلومترها ارتفاع. گفت: خدايا نميتوانم.
خدا گفت: آيا به گفته من ايمان نداري؟
كوهنورد گفت: خدايا نمي توانم. نميتوانم.
روز بعد، گروه نجات گزارش داد كه جسد منجمد شده يك كوهنورد در حالي پيدا شده كه طنابي به دور كمرش حلقه شده بود و تنها دو متر با زمين فاصله داشت...
چشمان چپ
دهقان پير،با ناله مي گفت: ارباب! آخر درد من يکي دوتا نيست، با وجود اين همه بدبختي، نمي دانم ديگر خدا چرا با من لج کرده و چشم تنها دخترم را«چپ» آفريده است؟! دخترم همه چيز را دوتا مي بيند.!
ارباب پرخاش کرد که بدبخت! چهل سال است نان مرا زهر مار مي کني! مگر کور بودي ، نديدي که چشم دختر من هم «چپ» است؟!
گفت: چرا ارباب ديدم ... اما ... چيزي که هست، دختر شما همه ي اين خوشبختي ها را «دوتا» مي بيند ... ولي دختر من، اين همه بدبختي را ...
لاک پشت و دو مرغابي(1)
لاک پشت و دو مرغابي در بيشه اي دوست شدند.زمان پرواز مرغابي ها رسيد.لاک پشت غمگين شد.از مرغابي ها خواست
تا او را با خود ببرند.آن قدر نضرع و زاري کرد تا چاره کردند که دو مرغابي دو سر چوبي را به منقار بگيرند و وسط
آن را لاک پشت به دهان گرفت و پرواز کردند.در بين راه از روي دهي مي گذشتند.مردم انها را با تعجب نگاه کردند.
لاک پشت دهان باز کرد و گفت : ((چه جمعيتي!)) از چوب جدا شد و با سرعت به طرف زمين سقوط کرد.با خود گفت:((اشتباه کردم.هر طوري شده بايد جبران کنم.))
بعد گفت : ((بايد تا آخرين نفس تلاشم را بکنم)). بعد گفت : ((خواستن توانستن است)). بعد گفت : ((در نا اميدي بسي اميد است)).
بعد گفت : (( پايان شب سيه سفيد است)) و بعد تکه تکه شد.
لاک پشت و دو مرغابي(2)
دو مرغابي و لاک پشتي رفيق بودند.هنگام مهاجرت مرغابي ها رسيد.آما نمي توانستند از رفيقشان جدا شوند.لاک پشت
غمگين بود.تصميم گرفتند مرغابي ها دو سر چوبي و لاک پشت هم وسط آن را به دهان بگيرند.تا اين طور با هم مهاجرت
کنند و به محل ديگري بروند ، اما چون تجربه ي دو مرغابي و لاک پشت قبلي را داشتند لاک پشت مدت ها تمرين کرد و
لام از کام باز نکرد تا عادتش شد و بالاخره پرواز کردند. طي پرواز لاک پشت چشمهايش را محکم بسته بود.فقط در فکراين
بود که با دهان هر چه بيشتر چوب را فشار دهد تا مبادا دهانش باز شود.همين طور با دهان بيشتر فشار مي داد و ازاين
عزمي که جزم کرده بود در دل خوشحال بود که چوب از وسط شکست و لاک پشت که عزمش را جزم کرده بود که دهانش
را باز نکند در تمام مدتي که به زمين سقوط مي کرد دهان باز نکرد و حتي وقتي هم به زمين خورد (( اخ )) نگفت.
لاک پشت و دو مرغابي(قسمت آخر)
دو مرغابي در مسير مهاجرت در برکه اي فرود آمدند و در همان جا با لاک پشت دوستي صميمانه اي پيدا کردند.اما
وقتي مي خواستند به مهاجرت خود ادامه بدهند تازه متوجه شدند چه قدر به هم علاقه دارند.حس کردند نمي توانند از هم
جدا باشند.تدبيري کردند.دو مرغابي دو سر تکه چوبي را به دهان گرفتند و لاک پشت ميانه چوب را به دهان گرفت.
پرواز کرند و به محل خوش آب و هوايي رفتند.يک هفته نگذشت که لاک پشت هواي موطن اصلي خود را کرد.دل گير شد
گريه کرد و در اخر ، کار به آن جا کشيد که به مرغابي ها گفت : (( شما مرا به اينجا آورديد.خود شما هم بايد برگردانيد.)).
مرغابي ها هم که نمي خواستند در چنان فصلي لاک پشت را برگردانند اختلافشان با لاک پشت بالا گرفت نا به قطع رابطه
کشيد.در نهايت يک روز که لاک پشت از خواب بيدار شد ديگر مرغابي ها را نديد.او مدت ها در محل جديد تنها و با غصه
زندگي کرد تا بالاخره يک روز طاقتش تمام شد و به راه افتاد.
از آن روز پنج ماه ميگذرد و اگر لاک پشت همين طور پشتکار داشته باشد دوازده سال ديگر به موطنش مي رسد.از لاک پشت
درباره پروازش با مرغابي ها مي پرسند، مي گويد : (( کاش از آن بالا به پايين افتاده بودم و به جاي ديگري نمي رفتم)).
باز هم یک انیمیشن ۶۴ کیلویایتی فوق العاده دیگه.این انیمیشن هم مثل بقیه انیمیشنهای ۶۴ کیلوبایتی بسیار زیباست و موسیقی متن قشنگی هم داره.نکته جالب در مورد این انیمیشن ۶ سال
طول کشید تا تونستند این انیمیشن رو درست کنند.یه نصیحت دوستانه هم به شما میکنم.اگر بقیه انیمیشنها رو دانلود نکردید همین الآن دانلود کنید.
ساده لوحيهاي پت و مت چيزي فراتر از سرگرمي و طنز بود آنها داشتند چيز مهمي را به ما يادآوري ميكردند احمقها شجاع هستند يا شجاعها احمق؟
مطالبی در مورد پت و مت به همراه دانلود کاغذدیواری کلیپ و آهنگ متن کارتون زیبای پت و مت در ادامه مطلب
زنده یاد جلال آل احمد در 1302 خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود . بعد از اتمام دوره دبستان در کلاس های شبانه دارالفنون در حالیکه روزها کار میکرد وارد دانشسرای عالی شد و رشته ادبیات را به اتمام رساند و پس از آن معلم شد . از سال 1323 به احزاب سیاسی پیوست اما آنچه را که میخواست نیافت . وی نخستین داستان خود را در سال 1324 با عنوان زیارت در مجله سخن منتشر کرد . مشهور ترین اثر داستانی آل احمد داستان بلند مدیر مدرسه است که به سال 1337 منتشر شد . از او نزدیک به 45 اثر ادبی اجتماعی سیاسی و ترجمه به یادگار مانده است . نثر آل احمد صریح طنز آلود کوتاه و قاطع و بریده بریده است و به نثر تلگرافی شهرت یافته . او به جز نوشتن داستان به نگارش مقالات اجتماعی پژوهش های مردم شناسی سفرنامه ها و ترجمه های متعدد نیز می پرداخت . در آثارش فضای اجتماعی سیاسی ایران بخوبی مجسم شده است چنان که داستان های کوتاه و بلند وی هم به ساختار و محتوای مقاله نزدیک است . او به ترجمه آثاری از نویسندگان بزرگ دنیا نیز دست زده است . زندگی آل احمد در شهریور 1348 در حالیکه 46 سال بیشتر نداشت به پایان رسید . آثار مهم او عبارتند از : از رنجی که میبریم - خسی در میقات – جزیره خارک در یتیم خلیج فارس - سرگذشت کندوها - نون والقلم - در خدمت و خیانت روشنفکران ...کتابی که هم اکنون برای شما گذاشته ام مجموعه ۱۳ داستان از داستانهای این شخصیت بزرگ است.
حجم : ۴۶۵ کیلوبایت
بازی جذاب و معروف لوک خوش شانس که مثل کارتونش خیلی خوش ساخته.بازی از مراحل زیادی تشکیل شده و دوئل های پایان هر مرحله هم خیلی جالب هستن.
حجم : ۲.۳ کیلوبایت
سری دوم کارتون های Happytreefriends.این یکی خیلی باحال و چندش آوره.در ضمن مشاهده این کارتون به کودکان توصیه نمیشه!!
حجم : ۱.۶ مگابایت
این بازی یکی از شاهکارهای بازی سازی فلش هستش.گرافیک کارتونی وبسیار زیبایی داره.ولی برخلاف گرافیک بچه گانه ش اینقدر سخته که گاهی اوقات حرص آدم درمیاد.
حجم : ۶۷۴ کیلوبایت
1.امروز دمای هوا صفر درجه بود.هواشناسی اعلام کرد فردا دو برابر از امروز سردتر است.دمای هوا فردا چند درجه است؟
2.اسم پدر پسر شجاع قبل از به دنیا اومدن پسرشجاع چی بود؟در ضمن شجاع لقب پسرست نه اسم باباش.
بازی زیبای Driv3r که همون طور که تو عکس میبینید گرافیک بسیار خوبی داره.شما میتونید در این بازی
در شهر بگردین و دزدی کنید یا آدم بکشید.بازی یه جورایی به سبک Gta هست.در ضمن این بازی برای
کنسول گیم بوی ساخته شده.
حجم : ۳.۶ مگابایت
در صورتی که هنوز مبدل گیم بوی را دریافت نکرده اید اینجا کلیک کنید.
اگر انیمیشن های ۶۴ کیلوبایتی قبلی من رو دانلود کردید حتما می دونید این انیمیشن ها چقدر جالب و
زیبا و همچنین کم حجم هستن.امروز هم یه انیمیشن انتخاب کردیم که یکی از بهترین انیمیشن های
ساخته شده در این زمینه هست.(دانلود در ادامه مطلب)
از این به بعد هفته ای یه دونه از کارتون های معروف و بسیار بسیار جالب Happy tree friends رو براتون
آماده میکنم.اگر این کارتون ها رو ندیدین پیشنهاد می کنم حتما ببینین چون با دیدن یه دونه از این کارتونها دیگه ول کنش نیستید.در ضمن این کارتون ها با فلش درست شده و حجمش هم خیلی کمه.
حجم : ۷۳۴ کیلوبایت
بازی فلش Scooby-doo که خیلی دوست داشتنی و جالبه.شما باید در این بازی شرایط رو طوری مهیا کنید که سگ نترسه.
حجم : ۸۶۰ کیلویایت
کوتلاس در نگاه اول با آن طراحي کاراکتر ساده و ابتدايياش از اين کارتونهاي دمدستي و بزن در به نظر ميرسيد كه رنگهاي جيغ و خالص و فضاسازي دوبعدياش، آدم را ياد نقاشيهاي بچهها يا ديوارنوشتههاي انسانهاي اوليه ميانداخت. ولي برخلاف اين ظاهر بچهگانه، باطني به شدت خشن داشت، درست مثل بعضي از نقاشيهاي بچهها که توي هر لکهاش هزاران حرف نهفته است. بالاي تختم يکي از همين نقاشيها را آويزان کردهام که دختر نه سالة يکي از دوستانم کشيده. يک بار يک نفر که از نقاشي و رنگگذاري سر درميآورد، تابلو را ديد و بهام گفت که اين بچة احتمالا افسرده است، چون از رنگ زرد زياد استفاده کرده. ديدم راست ميگويد، پدر و مادر بچه بيچاره سالهاست که از هم جدا شدهاند و از بد حادثه خيلي از وقتها هم توي خانه تنهاست، تازه خواهر يا برادر هم ندارد، طبيعي است که افسرده باشد. پشت همين نقاشي ترگل ورگل بچهاي افسرده پنهان بود، مثل خشونتي که پشت کارتون ظاهرا بچهگانه و شاد کوتلاس بود و بعضي وقتها از فرط عرياني آنطور که بايد به چشم نميآمد. نميدانم چرا همهاش فکر ميکنم که کليت کوتلاس شبيه فيلم «فيلِ» گاس ون سنت است، شايد به خاطر اين که آن فيلم هم يک جورهايي ميخواست خشونت پنهان آدمهاي ظاهرا آرام دور و برمان را نشان دهد.
چيزي که به عنوان کوتلاس براي ما پخش شد، يک مجموعه 13 قسمتي 25 دقيقهاي به اسم «ميکروفيلمهاي کوتلاس» بود که بين سالهاي 92 تا 94 توسط يک تصويرساز معروف اسپانيايي به اسم کلاپورنيو (متولد زاراگوزا، 1959) کارگرداني شده بود. محور داستان همة قسمتها مبارزة يک آدم مثبت به اسم کوتلاس با نيروي اهريمنياي بود که همة دنيا را گرفته بود. لابهلايش هم کلي آدم عين ريگ کشته ميشدند و خونشان مثل فيلمهاي ترسناک ميپاشيد روي صفحة تلويزيون.
شخصيتهاي مثبت
کوتلاس: شخصيت مثبت تمام تاريخ. لاغر، معمولا لباس خاصي نميپوشد ولي هميشه کلاه کابويي سرش ميگذارد.
مابِل: نامزد کوتلاس. موهايش را از يک طرف جمع ميکند و معمولا لباس آبي ميپوشد.
جيم: يک مرد لاغر ديگر که بهترين دوست کوتلاس به حساب ميآيد.
37: موجود سبزي که از کرة ديگري (احتمالا مريخ) به زمين آمده و بلد نيست مثل آدميزاد صحبت کند.
کرفت ورك (Kraftwerk): محبوبترين گروه موسيقي کوتلاس (يک گروه واقعي موسيقي آلماني که توي دهه 70 از آن کلهگندهها و پيشروهاي موسيقي الکترونيک اروپا به حساب ميآمدند. خيليها محبوبيت و تأثيرگذاري اين گروه را با بيتلز مقايسه ميکنند.)
جان بالت: يک مکزيکي اصيل که اکثر اوقات زير ساية يک ديوار گِلي نشسته است. معمولا کوتلاس او را در فکر کردنهايش همراهي ميکند. هرگز از سر جايش جم نميخورد، ولي مغزش هم هيچوقت استراحت نميکند.
شخصيتهاي منفي
جک بدکار: دشمن اصلي کوتلاس. کلاه سياه بلند ميگذارد و هميشه دو تا هفتتير توي دستانش است.
بوميها: دار و دستة جک که هميشه با کوتلاس در حال جنگاند. توي روزهاي صلح آنها معمولا جشنهاي بزرگي ميگيرند.
کميکاستريپهاي کوتلاس
منبع الهام کارتون کوتلاس هم مثل خيلي از کارتونهاي ديگر، کميکاستريپهاي معروف دورة خودش بود. اولين کميکاستريپهاي کوتلاس در سال 1983 توسط مجلة اسپانيايي جاپو منتشر شد. اما بعدا توسط چند مجلة ديگر مثل ماکوکي، ويپر و... دستکاري شد و به صورتهاي ديگر منتشر شد. اين کميکاستريپها پنج سري بودند: کوتلاس عليه آدم بدها (70 صفحه، انتشار توسط ماکوکي، 1992)، کوتلاس: مرد خوب (115 صفحه رنگي، 1997)، کوتلاس: مردي از غرب (55 صفحه رنگي، توسط گلنات، 1999)، هفتتيرکش مولکولي (64 صفحه رنگي، توسط گلنات، 2000)، آواز زمان (64 صفحه رنگي، توسط گلنات، 2002) از سال 2004 به بعد هم کميکاستريپهاي کوتلاس به صورت رايگان توي روزنامة اسپانيايي «20دقيقه» منتشر شد.
عکس هایی از کارتون کوتلاس با حجم 1.9 مگابایت
آهنگ رپ جواد رضویان که چند شب پیش تو چارخونه خوند.
حجم : ۲۲۳ کیلوبایت
تو عکس بالا اگه چرخش دختر رو در جهت عقربه های ساعت ببینید از نیمکره ی راست مغزتان استفاده می کنید و اگه برعکس ببینید از نیمکره ی چپ مغزتان استفاده می کنید. اگه به اختیار خودتون بتونید جهت چرخش دختر رو عوض کنید از IQ بالایی برخوردارید.
خیلی ضایعست.مگه نه؟الان هم سایت خودشون رو فیلتر کردن که مثلا آبروریزی نشه.
مجموعه بازی شاهزاده فارس و Tomb Raider که بازی ها فوق العاده جذابی هستند برای کنسول گیم بوی.
بازی شاهزاده فارس تمام ویژگی های خوبش رو در این کنسول هم حفظ کرده.مثلا شما میتونید زمان رو برگردونید و بازی رو سیو کنید.جنگ هایی که در بازی اتفاق می افتتد هم هیجان انگیز و جالبند.
حجم : ۹ مگابایت
در صورتی هنوز مبدل گیم بوی رو دریافت نکردید اینجا کلیک کنید.
اونها در کتاب ادبیات اومده رو برای دانلود در اختیار شما قرار بدیم.این کتاب های الکترونیکی قابلیت های زیادی دارن از جمله اینکه شما می تونید در مورد موضوع مورد نظر خود براحتی در آنها جستجوکنید و همچنین از کتاب پرینت بگیرید.
کلیله و دمنه(نصرالله منشی) با حجم 108 کیلوبایت
مثنوی به نثر با حجم 105 کیلوبایت
مثنوی به نظم با حجم 68 کیلوبایت
شاهنامه فردوسی با حجم 1.2 مگابایت
دانلود آهنگ زیبا و تاثیرگذار فیلم پدرخوانده در ادامه مطلب
دانلود بازی معروف مرد قارچ خور برای موبایل(دانلود در ادامه مطلب)
باری معروف ، جذاب و قدیمی gold miner که طرفداران زیادی داره ( دانلود در ادامه مطلب )
باز هم بخشی تازه و بی نظیر در این وبلاگ.بخش کارتونهای به یاد موندنی دوران کودکی که بدون شک
طرفداران زیادی خواهد داشت.به عنوان اولین کارتون این بخش کارتون کاپیتان سوباسا(فوتبالیستها) رو گذاشتم که شامل کاغذ دیواریهایی از این کارتون به همراه فیلم تیتراژش هست.
اگه کارتون فوتبالیستها رو دوست دارید ادامه مطلب برای شما جالب خواهد بود.
صد در صد تضمینی
ادامه مطلب منتظر شماست.